من بودم،تو بودی...

ساخت وبلاگ

شب بود و باران بود...من بودم تو بودی...
حالم پریشان بود،من بودم تو بودی...
آنشب دلم با هر نگاه بیقرار تو
چون بید لرزان بود،من بودم تو بودی
در ساحل دریای غم،زلف پریشانت
با باد رقصان بود،من بودم تو بودی
آندم که گفتم راز دل را با تو،چشمانت
چون ابر گریان بود،من بودم تو بودی...
چشمان تو در آن شب ظلمانی و تاریک
چون مه درخشان بود،من بودم تو بودی
هرجای ساحل آنشب از جادوی چشمانت
آیینه باران بود،من بودم تو بودی...
وقتی که رفتی،ماند از من گوشه ی ساحل
جسمی که بی جان بود...من بودم تو بودی
غمگین من و غمگین تو و غمگین همه عالم...
شام غریبان بود...من بودم تو بودی...

سیمرغ...
ما را در سایت سیمرغ دنبال می کنید

برچسب : ستاره من بودم تو آسمان بودی,جوانه من بودم تو باغبان بودی, نویسنده : 30morgh89o بازدید : 172 تاريخ : چهارشنبه 24 شهريور 1395 ساعت: 23:59