ویرانی..

ساخت وبلاگ

رفتی و من گریان شدم از رفتن تو
در شهر سرگردان شدم از رفتن تو...
جوشید خون دل،چکید از چشمهایم
سر تا به پا باران شدم از رفتن تو...
از غصه ها،چون کشوری درگیر در جنگ
هر روز بمباران شدم از رفتن تو...
تنهایی از هر سو به سویم حمله ور شد
درگیر یک بحران شدم از رفتن تو...
از وحشت تنهایی و بی همزبانی
در خویشتن پنهان شدم از رفتن تو...
من از نگاهت نازنین جان می گرفتم
رفتی و من بی جان شدم از رفتن تو...
از رفتنت شهر دلم صد بار لرزید
ویران شدم...ویران شدم...از رفتن تو...


برچسب‌ها: کیوان۶

سیمرغ...
ما را در سایت سیمرغ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30morgh89o بازدید : 139 تاريخ : شنبه 10 آبان 1399 ساعت: 18:36